ای شاهد شیرین سخن و ماه وش عشق شمسی و قمر در سر تو تاب و تب عشق دیدار رخت حسرت هر روز و شب من جانا شب یلدای مرا صبح تو باشی بر درگه تو من بنشینم به گدایی نور دو چشمان ترم لطف نما ، مرحمتی گوشه چشمی و نگاهی خورشید به رخسار تو خندید بسی چند آسمان از… بیشتر »
آخرین نظرات